بر اساس آموزه های عرفانی

محل لوگو

روش صحیح هشدار دادن درباره رفتارهای پر خطر


امروزه دانشمندان روان شناسی و جامعه شناسی توصیه می کنند اطلاع رسانی در خصوص یک رفتار می بایست به صورت واقعی، کامل و به دور از سوگیری و با توجه به هر دو جنبه سود و زیان آن رفتار صورت گیرد؛ به این معنی که اگر به عنوان مثال در پی آگاهی دادن نسبت به شیوع مواد مخدر هستیم، می بایست علی رغم میلمان، به فردی که می خواهیم او را راهنمایی کنیم، هم زمان در خصوص سود کم ناشی از مصرف مواد مخدر(آرامش کوتاه مدت،کمک به فراموش کردن مشکلات و...) هم در کنار مضرات آن اطلاع رسانی کنیم. در این حالت مخاطب را در موقعیت آگاهی کامل و در شرایط مناسب و واقعی انتخاب قرار داده ایم. اینجاست که با تقویت میل به انتخاب برتر و اینکه فایده ای دراز مدتر در پی داشته باشد، می توانیم فرد را به سمت رفتار صحیح هدایت کنیم.

یکی از دلایل انتخاب اشتباه این است که جامعه فقط نسبت به زیان های واضح و آشکار هشدار می دهد. در چنین شرایطی، وقتی فرد موفق به کشف فایده های هر چند اندک و موقتی رفتار اشتباه شود، متاسفانه به سرعت در پی تجربه آن می رود؛ در حالی که اگر این آگاهی از پیش به او داده شود، تمایل به این تجربه کاهش می یابد.

روش صحیح هشدار دادن درباره رفتارهای پر خطر
انتشار : ۱۷ آذر ۱۳۹۷

برچسب های مهم

غذای ضروری


هیچ موجودی نمی تواند بدون غذا زنده بماند. هر چیزی که مصرف می کنیم یا ما را بهبود می بخشد یا مسموم می کند. ما معمولا فقط چیزهایی را که از طریق دهانمان می خوریم غذا می دانیم، در صورتی که چیزهایی را که با چشمانمان، بینیمان، زبان و بدنمان مصرف می کنیم نیز غذا محسوب می شوند. گفتگوها در اطراف ما صورت می گیرند، و گفتگوهایی که ما در آن ها شرکت می کنیم نیز غذا محسوب می شوند. آیا ما آن نوع غذایی را که برایمان مفید است و به رشدمان کمک می کند تهیه و مصرف می کنیم؟

وقتی چیزی می گوییم که ما را تغذیه می کند و افراد دور و برمان را بر سر شوق می آورد، در واقع داریم عشق و مهربانی را تقویت می کنیم. وقتی که طوری حرف می زنیم و عمل می کنیم که تنش و خشم ایجاد می کند، خشونت و درد و رنج را تغذیه می کنیم.

ما اغلب از افراد دور و برمان و از چیزهایی که می بینیم و می خوانیم اطلاعات سمی جذب می کنیم. آیا چیزهایی که جذب می کنیم باعث رشد همدلی و شفقتمان نسبت به یکدیگر می شود؟ اگر چنین باشد، غذای خوبی است. ما اغلب اطلاعاتی را جذب می کنیم که باعث می شود احساس ناامنی کنیم یا در مورد دیگران عجولانه قضاوت و احساس برتری کنیم. ما می توانیم درباره ارتباطمان از اصطلاحات تغذیه و مصرف استفاده کنیم.

اینترنت موادی مصرفی است، سرشار از مواد مغذی که بهبود دهنده و هم سمی است. با فقط چند دقیقه آنلاین بودن بودن بسیار راحت می توان مقدار زیادی از این مواد را بلعید. این به این معنا نیست که نباید از اینترنت استفاده کنید، بلکه باید نسبت به چیزهایی که تماشا می کنید و می خوانید حساس باشید.

وقتی که سه یا چهار ساعت با کامپیوترتان کار می کنید، به کلی در آن غرق می شوید؛ مثل خوردن سیب زمینی سرخ کرده. شما نباید تمام روز سیب زمینی سرخ کرده بخورید، و نباید تمام روز با کامپیوتر کار کنید. شاید چند عدد سیب زمینی سرخ کرده یا چند ساعت کار با کامپیوتر، همه چیزی باشد که بیش تر ما نیاز داریم.

چیزهایی که می نویسید و می خوانید می توانند کمکتان کنند که بهبود بیابید، بنابراین به چیزهایی که مصرف می کنید توجه کنید.

برای حل هر مشکلی روشی معنوی وجود دارد


معنویت نیرویی است بدون شکل و غیرقابل رؤیت. همان نیرویی که منشأ و سرچشمه ی زندگی روی این سیاره است. مهم نیست چه نامی برای این نیرو انتخاب کنیم، این نیرو هر چه که هست می تواند هر مشکلی را حل کند. برای هر مشکلی راه حلی معنوی وجود دارد ما فقط نیازمندیم بیاموزیم که چگونه می توانیم به آن دست پیدا کنیم. در دنیایی که آن را معنویت می نامیم برای هر چیزی که شما نام مشکل بر آن نهاده اید در همین لحظه و هم اکنون راه حلی در دسترس و آماده سازی وجود دارد.

برای نمونه: هنگامی که با مشکلی روبرو شدید جمله ای تأکیدی را برای خود در نظر بگیرید. و آن جمله:

«شاید دقیقا ندانم که در این جا چگونه به راه حلی معنوی دست پیدا کنم اما کاملا مطمئنم که راه حل و روشی معنوی وجود دارد.»

با باور حضور چنین نیرویی در واقع ما از او دعوت می کنیم که وارد زندگی ما شود.

(منبع: کتاب برای هر مشکلی راه حلی معنوی وجود دارد/ وین دایر)

 

 

برای حل هر مشکلی روشی معنوی وجود دارد
انتشار : ۱۵ آذر ۱۳۹۷

برچسب های مهم

روش خلاقانه دکتر نصرت پزشکیان برای درمان بیماران


«نصرت پزشکیان» در روز 28 خرداد سال 1312 و در شهر کاشان به دنیا آمد. پدرش داروساز و حکیم بود؛ پس به دنبال رشته پزشکی رفتن چندان از روحیه خانوادگی اش دور نبود. او در سال 1954، زمانی که 21 سال داشت، برای تحصیل به آلمان مهاجرت کرده و در رشته جراحی مغز و اعصاب شروع به تحصیل کرد. نصرت پس از اتمام دوره جراحی اش، به تحصیل در رشته روان درمانی روی آورد. او برای خواندن این درس و مطالعه بر روی آن، تنها به آلمان بسنده نکرد و در کشورهای سوئیس،اتریش و آمریکا هم دوره های تخصصی روان درمانی را پشت سر گذاشت. نصرت پزشکیان مؤسس آکادمی روان درمانی«ویسبادن» است که در آلمان به آموزش روان درمانی می پردازد. اما آنچه که نصرت پزشکیان را به یک چهره خاص در علم روان درمانی تبدیل می کند، چیزی فراتر از گذراندن این همه دوره تخصصی و تأسیس یک آکادمی روان درمانی است؛ او در سال 1968 روشی به نام «روان درمانی مثبت» را پایه ریزی کرد و گفته می شود که او این روش را بر اساس رویکردهای بین فرهنگی ابداع کرده است.

اما روان درمانی مثبت چیست؟

روان درمانی مثبت، نام ساده ای دارد و از روی نامش می توان تا حدی چگونگی آن را دریافت؛ ولی بهتر است حواستان را جمع کنید تا آن را با مثبت اندیشی های الکی اشتباه نگیرید. همان طور که از ظاهر این اصطلاح می توان فهمید، روان درمانی مثبت بر پایه دید مثبت به طبیعت انسان ساخته شده است. اما زمین تا آسمان با زدن عینک خوش بینی بر چشم و نادیده گرفتن واقعیات تلخ متفاوت است. این روش با تمرکز بر واقعیات خوب و روشن، تلاش می کند تا کنترل واقعیات بد را در دست بگیرد و نگذارد آن ها افساز زندگی را به دست بگیرند.

اما روش هایی که نصرت پزشکیان برای روش ابداعی اش به کار گرفت، چیزی فراتر از مثبت اندیشی هایی است که ما هر روزه با آن سر و کار داریم:« من 40 سال پیش، با دو داستان شروع کردم و اکنون بیش از 800 داستان جمع آوری و تنظیم شده است که در بیماری های مختلف مانند ترس، افسردگی،عصبانیت، حسادت، سردرد، بی خوابی، چشم درد، آلرژی، بیماری آسم، روماتیسم، مسائل زناشویی و تربیتی به کار برده می شود.»

دکتر نصرت آن داستان ها و حکایت ها را به بیماران خود می داد تا بخوانند و نتیجه گیریشان را بنویسند و سپس با توجه به آن نتیجه گیری ها، پزشک موفق می شد تا بیمار را درمان کند.

دکتر پزشکیان می گوید:« اگر داستان ها و افسانه های کهن ایرانی را نشنیده باشید، بعید است که این داستان ها را در کتاب های درسی هم نخوانده باشید؛ داستانی مثل«طوطی و بازرگان» را به خاطر می آورید؟ جالب است بدانید عمق این داستان و داستان هایی شبیه به این فقط در سرگرمی و پندهای زودگذر نیست؛آن ها می توانند شفابخش باشند؛ تنها باید بدانید که چطور از آن ها استفاده کنید.»

پروفسور نصرت پزشکیان حدود 38 هزار پزشک را تا سال 2006 در قسمت روان درمانی و روان کاوی آموزش داده است. او موفق به کسب نشان لیاقت که در واقع بزرگ ترین مدال آلمان است هم برای تلاش در راه سلامت همگانی و ارتباط مثبت میان شرق و غرب شده است.

دکتر نصرت پزشکیان و مدال لیاقت آلمان

علاوه بر این، در ژنو هم جایزه ابوعلی سینا را به خود اختصاص داد. پروفسور پزشکیان در 7 اردیبهشت سال 1389 از دنیا رفت و یاد و خاطره اش را در روش ابداعی و کتاب ها و مقالاتی که نوشت و همسر و دو فرزندش که همگی در همان حرفه مشغول به کار هستند، به جای گذاشت.

 

افکار منفی ممنوع!


پیش چشمت داشتی شیشه کبود                                  لا جرم دنیا کبودت می نمود

(مولانا)

آقایی بود که مسافرکشی می کرد. از او پرسیدم چرا خوشحالی؟

این چیز بعیدی در این جامعه است! گفت آقا خدا را شکر! الآن سطل زباله ها را نگاه کنید، قدیم ها سطل زباله به این زودی پر نمی شد. این زباله ها نشان دهنده میزان مصرف ماست. ما چه را مصرف می کنیم؟ من خودم کودکی ام به خاطرم هست. من در کودکی این قدر مواد غذایی مصرف نمی کردم. هر روز برنج و گوشت هم نمی خوردیم. تابستان که آب دوغ خیار بود و پروتئینش هم با گردو تأمین تآمین می شد؛ در نهایت خامه ای هم در آن می ریختند که خیلی هم بعید بود. تازه در گذشته خامه پاستوریزه هم نبود. ما هم تندرستیم و مغزمان درست کار می کند. در قدیم این همه مصرف غذا نبود. بچه هایی که من در مدرسه یادم هست، بچه کنار دست من گوشش آنقدر چرک داشت که چرکش می ریخت بیرون و ما می دیدیم؛ اما الان فرهنگ و بهداشت خیلی بهبود پیدا کرده است. آیا ما بابت اینها شاکریم؟ نه، غر می زنیم!

ممکن است خیلی ها بگویند آقای معظمی تو نفست از جای گرم در می آید، از دل ما خبر نداری. هر کسی به اندازه کافی دلیل و بهانه برای غر زدن دارد. هر وقت اراده کنید می توانید دلیلی پیدا کنید که خدا را شکر کنید و شاد باشید. اما این انتخاب من و شماست که چطور فکر کنیم. بله خیلی مشکل ها و فشارها ناخواسته هستند و ما هم تسلطی بر آنها نداریم، اما باید یاد بگیریم که با دل خونین، لب خندان بیاوریم. مثل چنگ نباشیم که یک زخمه به آن بزنند، صدایش همه دنیا را پر کند.

با دل خونین، لب خندان بیاور همچو جام                 نی که چون زخمی رسد، آیی چو چنگ اندر خروش

باید اقتدار انسان بودن خودمان را نشان دهیم و جالب است که اگر این روش را انتخاب کنیم، دچار مرض روانی نخواهیم شد و زندگی مان نجات پیدا می کند.

کسی که غر می زند، تمام توجهش به نکات منفی است، اسیر شده است،اصلا دلش هم بخواهد نمی تواند به این راحتی بیرون بیاید، چون چیزی جز منفی نمی بیند.

آن مرض روحی و روانی، همین شیشه تیره منفی بینی است. در خودت، همکارت، بالادستی ات، زیر دستی ات، زمین و زمان همه اش منفی می بینی. دلیلیش هم این است که در شرایطی که من و شما می توانیم غر بزنیم،می توانیم کسانی(و لو معدود) را بیابیم که شاکر، مؤثر و موفق هستند.

خودتان را جای کسی که عزیزی را در سی سی یو دارد و نمی داند زنده می ماند یا نه، بگذارید. پدر و مادر بچه ای که خوکشی کرده...

افرادی هستند که نقص عضو دارند، سرش درد نمی کند، پایش درد نمی کند، بلکه پا ندارد، دست نداردو...

زندگی کردن را یاد بگیریم.

یادداشتی از دکتر محمود معظمی در مجله خلاقیت

روش درمان بیماری های اخلاقی از نگاه مولانا+ ویدئو


کلام مولانا اساساً چیزی بجز عشق نیست، عشق مانند سایر اجزاء جهان حقیقتی است سیال و مواج و توقف و درنگ ناپذیر، و در حقیقت عنایت و هدایتی است الهی و تفسیر آن در دفتر و کتاب نگنجد.

(برای دیدن ویدئو روی ادامه مطلب کلیک کنید.)

روش درمان بیماری های اخلاقی از نگاه مولانا+ ویدئو
انتشار : ۱۲ آذر ۱۳۹۷

برچسب های مهم

با شنیدن پاسخ منفی در فروشندگی تلفنی کنار بیاید و الا بزاریدش کنار


هیچ کس از فروش تلفنی خوشش نمی آید. احتمالا فروشندگان حرفه ای کمترین علاقه را به این بخش از کارشان دارند. اما فروش تلفنی هم یکی از مهم ترین فرآیندهای فروش و تبدیل مشتریان احتمالی به مشتریان واقعی و بستن قرارداد است.

اگر به طور مداوم در فروش تلفنی به بن بست بخورید و پاسخ منفی بشنوید، احتمالا کمی ترس یا بهتر بگویم، عدم تمایل نسبت به این نوع فروش در وجودتان ایجاد می شود. اما موضوع اصلی این است که اگر نتوانید با شنیدن پاسخ منفی کنار بیایید، باید برای همیشه حرفه فروش را ببوسید و بگذارید کنار!

روش فروشندگی تلفنی

بخش مهمی از آماده سازی برای تماس تلفنی این است که فهرست شماره های تلفنتان را به خوبی بررسی کنید. نباید فقط دفترچه تلفن را بردارید و به طور تصادفی با اسم های داخل آن تماس بگیرید. از اینترنت استفاده کنید. فهرستی هدفمند از افراد تصمیم گیرنده ای تهیه کنید که به محصول یا خدمات شما نیاز دارند. از لینکدین استفاده کنید و مشاغل و افراد مرتبط با محصولات یا خدمات خود را بیابید.

نکته مهم:پیش نویسی از حرف هایی که می خواهید بزنید، یادداشت کنید. شاید خنده دار به نظر بیاید، اما بنویسید که می خواهید چه چیزهایی را بگویید. فروش تلفنی تلاشی برای معرفی محصولتان به مشتری احتمالی است. به این فکر کنید که آیا اگر این مشتری را به صورت حضوری ملاقات می کردید، برای جذب او چه کارهایی انجام می دادید؟

 

برای اینکه درباره فروش موفق و هنر فروشندگی بیشتر بدانید، پیشنهاد می کنم دو کتاب زیر را در سبد مطالعه خود قرار بدین.

1. هنر فروش کردن/ برایان تریسی

2. هنر فروش موفق/ ریچارد دنی

 

روش تایید عشق زمینی توسط مولانا


عاشقی گر زین سر و گرزان سر است                                         عاقبت ما را بدان سر رهبر است

عشق های زمینی، خود پیش درآمدی بر شیفتگی خدایی است یا به سخن درست زمینه ی تجربه ی آدمی است از عشق. عشقی که به هر روی فرجام آن، چنان که بایزید بسطامی گفته، یگانه گشتن عشق و عاشق و معشوق با هم است. همچنان که در عشق مجنون به لیلی، مجنون سرانجام دلستان واقعی را باز می شناسد که همان آفریننده و پدید آورنده ی شاهکاری چون لیلی است. هر شیفته ای می تواند از راه عشق ورزیدن به معشوق زمینی، به آستان دلستان بی همانندی چون جانانه روی نهد.

هنگامی که سخن درباره ی عشق زمینی است باید آن را تمام و کمال پذیرفت و هرگز نباید آن را نفی کرد، هر اندازه که دیدار معشوق در این عشق افزونی پذیرد، سوزش درونی عاشق نیز افزایش می یابد. زردرویی و سوزیدگی از نشانه های عاشق است، حالا چه زمینی و چه آسمانی.

درباره ی پذیرش عاشق و تسلیم برابر خواست های معشوق، عین القضاة همدانی در تمهیدات می گوید:« زهی عشق که گفت: ما در ابدی را اختیار کردیم، و رحمت و لطف را نصیب دیگران کردیم! هر روز صد هزار درد پیاپی، آن مهجور نوش می کند و این بانگ بر می دارد:

عاشقان را جام می با خم می همسنگ ده                            هر کسی را در نوا و در خور فرهنگ ده

هنگامی که دلداده اندوه خود را با دلستان در میان می گذارد، او می گوید: اندوه چه زَهره دارد که به سراغ تو بیاید؟ مگر اندوه نمی داند تو یار منی و به من دلسپرده ای و دلی که از عشق مالامال باشد، جایی برای پذیرفتن ندارد.

راز طلایی موفقیت شغلی


وین دایر:«من نمی دانم موفقیت رمز دارد یا نه، ولی اگر یک رمز داشته باشد این است که من تشخیص بدهم از چه چیزی بیشترین لذت را می برم و راهی برای درآمدزایی از آن پیدا کنم.»

من عشق را در این می دانم که کاری را که انجام می دهم، مسیری را که می روم، دوست دارم. بیشتر از آن که به نتیجه وابسته باشم، از مسیر لذت می برم. کارم می شود بهترین تفریحم، بهترین استراحتم و بهترین شرایطی که دارم. این همان احساس و عشق است. حالا دیگر هر چقدر نتیجه اش عالی شود، بهتر است، اگر هم نشد، من از ادامه مسیر، احساس خوب و امیدوارانه ای دارم.

بعضی ها مثل ادیسون می گویند هر دفعه که شکست می خوردم، اعتقادم به کاری که می کردم، بیشتر می شد. این همان عشق است، چون شکست می خوری، بعد می گویی حتما باید دوباره آن را انجام دهم؛ مصمم تر می شوی. ولی اگر عشق نباشد، در فلسفه ابوعلی سینا هم که حرکت کنی، می بینی تا یک جایی می شود با عقل و منطق رفت، از آن به بعد باید با عشق و دلت بروی.

 

برای مطالعه بیشتر و کامل تر درباره موفقیت های شغلی کتاب های متعددی نوشته شده که خود من شخصا از سه کتاب زیر خیلی بهره بردم. به شما هم پیشنهاد می کنم. ارزشش رو داره.

1.کتاب موفقیت در کسب و کار به سبک برایان تریسی

2.راز های موفقیت یک کسب و کار ایرانی/ غلامرضا جامعی

3. 31 رمز موفقیت میلیونرهای خودساخته/ برایان تریسی

 

 

روش هایی برای نوشتن برنامه تجاری


برای شروع و یا توسعه یک کار تجاری موفق و پر سود نیاز به یک برنامه منظم و دقیق دارین. برنامه ای که بتونه همه ی جوانب یک کار رو پیش بینی کنه و هیچ چی از دستش در نره.

واقعیت اینه که برای انجام یک کار تجاری در این دوره و زمونه پر ریسک که با کمترین اشتباهی زمین می خوریم، نوشتن یه برنامه ی واقعی و به دور از توهم و احساس، خیلی ضروریه!

اینم بدونین بد نیست؛ داشتن یک برنامه تجاری یا به قول امروزی ها "بیزنس پلن" (business plan) شیک و دقیق گره گشاست. می تونه مسئولین بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری هم رو قانع کنه که تسهیلات لازم رو با احترام به شما بدن.

خب حالا که تقریبا پی بردیم نوشتن این برنامه چقدر مهمه، شروع کنین به نوشتن اون و اولین گام های طلایی خودتون رو برای حرکت به قله های تجارت شروع کنین.

همین الان کمکتون می کنم. اینکه چه جوری یه طرح تجاری بنویسین.

اول: هدف های خودتون رو از ایجاد و توسعه شرکتتون بنویسین. یعنی بگین که می خواین چی کار کنین. اهمیت کار شما چیه؟ چه باری رو از دوش جامعه و مردم بر می داره.

این هدف ها باید سه قسمت بشن:

1. اهداف کوتاه مدت

2. اهداف میان مدت

3. اهداف بلند مدت

هدف های شما باید به گونه ای باشه که مامورای تایید وام شما، قانع شن و اوکی بدن. شفاف و واضح بنویسین.

دوم: خلاصه ای از کارهایی که تا الان برای ایجاد یا توسعه شرکتتون انجام دادین،خوشگل و مرتب بنویسین. همین.

خب سوم: چارت تشکیلاتی شرکتتون رو معرفی کنید و مدیران، واحدها و وظایف اون ها رو خیلی جمع و جور بنویسین.

چهارم: می خواین چه خدمتی یا تولیداتی داشته باشین؟ مثلا می خواین جوراب تولید کنید یا یه شرکت خدماتی نظافتی ساختمانی و یا... . تو همینجا باید بگین که مزیت و برتری شما نسبت به سایر رقبا چیه؟

مثلا چرا جوراب شما از بقیه جورابا بهتره و...

خسته نشدین که؟

به هر حال طی کردن مسیر رشد و موفقیت اولش یه کمی حوصله می خواد!

خب...

پنجم: انواع روش های بازاریابی خودتون رو معلوم کنین. می خواین کالا یا خدمات خودتون رو از طریق حضوری و دهان به دهان معرفی کنین یا اینکه تو روزنامه ها و وبسایت ها بزنین؟

اگه یه خورده پولدار شین، می خواین تبلیغات تلویزیونی کنین؟ چرا که نه...

در اینجا حتما میزان بودجه ای که می خواین هزینه بازاریابی کنین رو به صورت واضح و دقیق بنویسین.

ششم: توی طرح تجاری شرکتتون بنویسین که در آینده شرکت درکجا خواهد بود؟ هم از نظر مالی و هم از نظر جایگاه تجاری میان رقبا.

هفتم:خب رسیدیم به بخش دوست داشتنی مطلب؛ میزان وام درخواستی خود را مشخص کنین. سعی کنین میزان وام رو با فکر و تدبیر بنویسین که البته مطمئنم شما مدبر و با فکر هستین. یادتون باشه هر وامی یه بازپرداختی هم داره، پس دقت کنین.

هشتم: البته که اینجوری نیست و نخواهد بود! اما خب کار از محکم کاری عیب نمی کنه... در آخر طرح تجاری شرکتتون، حتما ضررها و خطرات احتمالی کاری رو که ممکنه پیش رو داشته باشین رو بنویسین و براش پیش بینی بودجه کنید. به قول بچه ها:« خلاصیشم در نظر بگیرین.»

با رعایت موارد بالا و تلاش خودتون مطمئنم در کسب و کاری که شروع می کنین موفق خواهید شد.

دوست دارم گزارش های پیشرفت های شما رو بشنوم و لذت ببرم.

روش هایی برای نوشتن برنامه تجاری
انتشار : ۲۷ آبان ۱۳۹۷

برچسب های مهم

کمی درباره برند بدانیم


برند(شناسه) نام، عبارت، اصطلاح، نشانه، علامت، نماد، طرح یا ترکیبی از آن ها که هدف آن معرفی کالا یا خدمتی است که یک فروشنده، یا گروهی از فروشندگان عرضه می کنند و بدین وسیله آنها را از محصولات و خدمات شرکت های رقیب متمایز می سازند.

برندها دارای قیمت های عجیب و غریبی هستند و تعیین آن فعالیتی بسیار پیچیده است.

قیمت برخی برندها از کل تأسیسات و تجهیزات کمپانی بیشتر است. مثلا YAHOO در اینترنت ده ها میلیارد دلار قیمت دارد. در حالی که کل تشکیلات و سرمایه های دیگر آن به یک میلیارد هم نمی رسد. به چند مورد ذیل توجه نمایید:

1. کوکاکولا: سرمایه معنوی= 120 میلیارد دلار سرمایه مادی= 30 میلیارد دلار

2.گوگل: سرمایه معنوی= 85 میلیارد دلار سرمایه مادی:2 میلیارد دلار

3.ژیلت: سرمایه معنوی= 32 میلیارد دلار سرمایه مادی: 6 میلیارد دلار

برای ساختن یک برند باید به جزئیات زیر توجه کرد:

1. نام برند خوش آهنگ باشد تا در ذهن بماند.

2. نام برند کوتاه باشد تا فراموش نشود.

3. با ماهیت محصول سازگار باشد.

4. حداقل در بیست زبان مهم دنیا معنای نامناسبی نداشته باشد. مثلا:BARF در انگلیسی معنی بدی دارد. BARF BAG در هواپیما یعنی "کیسه استفراغ"

کمی درباره برند بدانیم
انتشار : ۲۲ آبان ۱۳۹۷

برچسب های مهم

به دنبال علاقه تان بروید


بابک که پس از گذشت پنج ترم دانشگاه از از رشته مون خسته شده بود درس را نیمه کاره رها کرد و به کسب و کار مورد علاقه اش روی آورد. من هم هر جور بود مدرکم را گرفتم و با هزار تا آشناتراشی، در یک شرکت استخدام شدم و بعد از چند سال، هنوز همان کارمند ساده هستم اما بابک...

بابک که از دیدن من خیلی خوشحال شده بود درباره ی اتفاقاتی که بعد از ترک تحصیل رخ داده بود این طور تعریف کرد:

« اول برای یک شرکت بازرگانی بازاریابی می کردم. با توجه به پشتکار و علاقه ای که داشتم خیلی سریع توی این کار جا افتادم، به طوری که اغلب شرکت ها و بازاری ها منو می شناختند. بعد از دو سال که دیدم این کار درآمد خوبی داره، ولی بیشتر سودش رو شرکت می بره، تصمیم گرفتم سرمایه ای جمع کنم و حالا که راه و چاه رو یاد گرفتم ،برای خودم کار کنم. با پس اندازی که طی این دو سال جمع کرده بودم و وامی که از بانک گرفتم سرمایه ای جور کردم. از تهران لوازم می آوردم و بین مشتری ها پخش می کردم و همین کار باعث افزایش درآمدم شد، تا جایی که الان بعد از چند سال کار و تلاش مستمر، نمایندگان انحصاری چند برند معروف رو در شهرمون دارم و پانزده کارمند در شرکتم مشغول به کار هستند و هر روز که می گذره، الحمدلله با توجه به علاقه ای که به این کار دارم پیشرفتم بیشتر میشه و درآمدم بالاتر میره. راستی، سال گذشته در رشته ی مدیریت بازاریابی و فروش در مقطع کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شدم و چند ساعتی در هفته تدریس هم می کنم.»

پس از تعریف خاطرات بابک، چند دقیقه ای به گپ و گفت گذشت. بعد، از بابک خداحافظی کردم و از فروشگاه خارج شدم. در حالی که پیاده به سمت منزل می رفتم و از این همه پیشرفت بابک شگفت زده شده بودم، به یاد صحبت های یکی از شخصیت های موفق افتادَم که می گفت:«برای علاقه تان کار کنید؛ پول و شهرت به دنبال شما خواهد آمد.»

به دنبال علاقه تان بروید
انتشار : ۱۵ آبان ۱۳۹۷

برچسب های مهم

اژدهایی که موفقیت ها را می بلعد


کسانی که در پرورش شخصیت انسانی خود غفلت می کنند به ندرت می توانند موفقیت های خود را در طولانی مدت حفظ کنند. زیرا ضعف شخصیت، همان اژدهایی است که سرانجام همه ی موفقیت های فرد را می بلعد.

شخصیت چهار رکن دارد:

1) پایبندی به ارزش های اساسی

2) احساس هویت

3) صداقت

4) انضباط شخصی

شخصیت، زمینه و مبنایی است که ساختار استعدادها و زندگی فرد بر آن بنا شده است. اگر این زمینه سست باشد یا خللی در آن وجود داشته باشد، هر قدر فرد در ساختن بنای روی آن دقت به خرج دهد، بی فایده خواهد بود. به همین دلیل است که به همه ی افراد موفق توصیه می شود ابتدا در درون خود شخصیتی مستحکم ایجاد کنند تا بتوانند منشأ اثرات بیرونی شوند و در دیگران تأثیری مثبت بگذارند.

 

اژدهایی که موفقیت ها را می بلعد
انتشار : ۱۳ آبان ۱۳۹۷

برچسب های مهم

زندگی بدون خدا


غار عليصدر تماشايي است؛ و آب غار زلال؛ مثل اشك چشم است؛ دماي آب ثابت و مطبوع؛ زمستان و تابستان هم ندارد؛ولي با اينهمه هيچ جنبنده اي در آن نمي جنبد! حيات در آنجا معنا ندارد! يعني از ماهي و مرغابي هم خبري نيست كه نيست ! مي داني چرا؟ مولانا می گوید:  با تو حيات و زندگي بي تو فنا و مردنا/ زآنكه تو آفتابي و بي تو بود فسردنا (ديوان شمس/غزل 48)

غار عليصدر تماشايي است؛
و آب غار زلال؛ مثل اشك چشم است؛
دماي آب ثابت و مطبوع؛
دماي هوا ثابت و مطبوع؛
زمستان و تابستان هم ندارد؛
ولي با اينهمه هيچ جنبنده اي در آن نمي جنبد!
حيات در آنجا معنا ندارد!
يعني از ماهي و مرغابي هم خبري نيست كه نيست !
مي داني چرا؟
چون از نور خورشيد ، و از تابش آفتاب خبري نيست؛
و زندگي بدون خدا مثال همين غار عليصدر را دارد؛
ممكن است زيبا و مجلل باشد ولي از حيات و زندگي در آن خبري نيست.
(برگرفته از شرح مثنوی معنوی محمدرضا رنجبر)

زندگی بدون خدا
انتشار : ۳۰ مهر ۱۳۹۷

برچسب های مهم

گپ زدن های فرساینده ذهنی


محققان می گویند: «ذهن ما هر روز در مدت بيداري حدود شصت هزار فكر را میزبانی مي كند.» به بياني ديگر روزي شصت هزار بار، چيزي به نام فكر جديد به هشياري ما وارد شده و پس از خروج، فكر ديگري جاي آن را مي گيرد. نكته قابل توجه تعداد غير متعارف افكار نيست بلكه اين حقيقت است كه همان شصت هزار انديشه اي كه ديروز و روزهاي پيش از آن، در ذهن ما میزبانی مي شد امروز نيز از ذهنمان مي گذرد .

در حقيقت دنياي دروني ما همانند كندويي كه مملو از زنبور است، از انديشه هاي يكسان كه مداوم تكرار مي شوند لبريز است.

ذهنی که آنقدر از صدای زنبورها پر است نمی تواند به صدای درون خود مجال خودنمایی بدهد. نام اينگونه افكار را «گپ زدن هاي فرساینده ذهني» ناميده اند زيرا خاصيتي جز فرسايش ذهن و خسته كردن آن ندارند. فكر كردن بيهوده درباره گذشته يا فكر كردن درباره آينده و رؤيا پردازي ها از اين دست افكارند.

اغلب ما شب و روز به یشتر شتاب گرفتن می اندیشیم. ذهن ما تبدیل به دیگ جوشانی شده که پیوسته در آن طرح ها، نگرانی های مادی، تخیلات جنسی، فهرست خوراکی هایی که باید تهیه شود، مشکلات پرده های خانه، نگرانی درباره بچه ها، برنامه تعطیلات و این و آن قل قل می کند و این چرخ و فلکی است که توقف ندارد. این شصت هزار اندیشه معمولا همه در پیرامون فعالیت های روزمره است و الگوی ذهنی ای را می سازد که جایی برای سکون و سکوت نمی گذارد.

گپ زدن های فرساینده ذهنی
انتشار : ۵ مهر ۱۳۹۷

برچسب های مهم


نسخه های کاربردی و کوتاه

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما